معنی جوئل و اتان کوئن
حل جدول
برنده جایزه اسکار بهترین کارگردانی در سال 2007 میلادی
فیلم جوئل کوئن
مردى که آن جا نبود
فیلمی از جوئل کوئن
ای برادرکجایی
ای برادر کجایی
فیلمی ساخته جوئل کوئن
مردى که آنجا نبود
برنده جایزه اسکار بهترین کارگردانی در سال 2007 میلادی
جوئل و اتان کوئن
فیلم برادران کوئن
مردى که آن جا نبود
فیلمی از جوئل شوماخر
باجه تلفن، بتمن و رابین
فیلمی از جوئل زوییک
آلبرت چاق
فرهنگ عمید
گازی فرّار، بیرنگ، بیبو، و قابل اشتعال که به عنوان سوخت و نیز در بعضی از یخچالها به عنوان عامل سرمازا به کار میرود،
لغت نامه دهخدا
اتان.[اَ / اِ] (ع اِ) خر ماده. ماچه خر. ماچه الاغ. ماده خر. (مهذب الأسماء). خرماچه. ماچه حماره. اُم ﱡحِلس. و شیر او مسلولان را بغایت نافع است. و اتانه بدین معنی کم آمده است. ج، اُتُن، آتُن، اُتن، مأتوناء. || سنگی بزرگ که در میان آب باشد. آبخور سر چاه. ایستادنگاه آبکش بر لب چاه. سنگ بزرگ سر چاه. || پایه ٔ هودج. نشست گاه هودج از پشت شتر.
اتان الضحل
اتان الضحل. [اَ نُض ْ ض َ] (ع اِ مرکب) سنگ گازران. (مهذب الأسماء). || سنگ بزرگ بر سر چاه که از چغزلاوه گرفتن پای بر آن لغزد. || سنگی بزرگ که پاره ای از آن درون چاه و پاره ای بیرون باشد. || تالاب.
کلاته اتان
کلاته اتان. [ک َ ت ِ اَ] (اِخ) دهی است از دهستان چناران حومه ٔ شهرستان مشهد. محلی جلگه و معتدل است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
فرهنگ فارسی هوشیار
ماچه خر فرانسوی ابویه فرانسوی تالاب مرداب
سخن بزرگان
خرد از لابه لای کتاب ها به دست نمی آید، بلکه از تجربه ی انسان در زندگی به دست می آید.
معادل ابجد
573